تمام مکالمات من و بابام در طی سال:
«بیا ببین این گوشی من چشه
بزن اخبار گوش کنیم
بزن ۳
چراغا رو خاموش کن
خونه سرد شد کولرو خاموش کن
چشات در نیومد پای لپ تاپ؟»
اگه چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین
سر امتحان شهري دختره اومد نشست پشت فرمون
سرهنگه گفت روشن کن برو عقب
دختره ماشينو روشن کرد
پياده شد رفت عقب نشست
یه روز دو تا تنبل میرن بانک میزنن، اولی میگه بیا پولا رو بشمریم.
دومی میگه: ولش کن فردا رادیو میگه
به غضنفر میگن : از چه تیم فوتبالی خوشت میاد ؟ میگه : قربون جدش برم ! آ سد میلان
غضنفر سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه گلط کردم دیجه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور
غضنفر دو تا بلوك سيماني رو گذاشته بوده رو دوشش، داشته ميبرده بالاي ساختمون. صاحبكارش بهش ميگه: تو كه فرقون داري، چرا اينا رو ميگذاري رو كولت؟! غضنفر ميگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذيت ميكرد
امان از دسته این مانکنای جلویه مغازهها امروز دماغ یکیشونو گرفتم برگشت بهم گفت مرض داری؟ نگو صاحب مغازه بود
عزيزم اوني که با ديدنت ” کف ” ميکنه دلستره , نه من
غضنفر ميره رستوران ميگه : جوجه دارين ؟
گارسون : آره
ميگه : دونش بدين نميره
سر امتحان شهري دختره اومد نشست پشت فرمون
سرهنگه گفت روشن کن برو عقب.. !!
دختره ماشينو روشن کرد
پياده شد رفت عقب نشست
يارو شب خواب ميبينه تو بازي کامپيوتري زنشو کشته، بيدار ميشه ميبينه زنش کنارش خوابيده ميگه: خاک تو سرم يادم رفت سيو کنم
تعداد صفحات : -1
